2 هفته بیشتر باقی نمانده به 31 شهریور ... در تمامی روزنه های پادگان زرهی شهید سرلشکر کرمی غوغایی بر پا است ... سربازان رژه تمرین می کنند ... پایور ها هر روز یگان به خط می کنند و مشغول تمرین دادند هستند ... آنهم در زیر آفتاب خدا ... آنهم به خاطر اینکه نشان دهند تا هیچ احد و ناسی نمی تواند به خاک ایران اندیشه کند ! تا نشان دهند که پای کوبیدن که هیچ جان کوبیدن هم برای تک تکشان یک عشق حقیقی است ... هر روز تمام می شود و قدرت فزونی تر اتحاد یک رنگتر و وحدت چشمگیرتر ... هر روز بهتر می شود و یک ماشاءالله فرمانده گروهان پاداشی تمام ناشدنی برای تک تک بچه ها است ... زحمت کش است و جوان و خیلی خدایی ... صدای صوت قرانش زیباترین موسیقی بود که در این چند ماه اخیر گوش داده بودم او فرمانده گروهان 3 است زیر شاخهء گردان دانشجویان ...قول می دهد که بهترین نمایش را در کل نیروهای مسلح داشته باشیم ... به شکل یک تانک در آمده ایم و این کارمان را کمی سخت تر می کند ... باید دقیقا نمایش زنده یک تانک را داشته باشیم بعضی ها لوله را خراب می کنند ...بعضی ها صفوف را ... بعضی ها هم حواسشان جای نشان دادن عزم ملی به جزم فردی است ! بعد از روزهای متمادی و تمارین بسیار لحضهء موعود فرا می رسد ... بیرون از پادگان به خط می شویم... میزبان نیروی زمینی ارتش است ! رو بروی پادگان جایگاهی برای امرا و اراشد ساخته اند ... همه هستند ... مردم آنقدر استقبال خوبی داشته اند که من انگشت به دهان مانده ام و برایم باورش خیلی دشوار است ... بعد از سخنرانی امام جمعه شیراز و استاندار و چندی دیگر ... نمایش شروع می شود ... طبال می کوبد ... من یاد داستان های حماسی شاهنامه می افتم ... سراسر پیکرم را غرور فرا گرفته است ...اغلب اینگونه اند ... همه احساس وظیفه می کنند ... بعد از سی متری پای کوبیدن و ذره ای خراب نشدن فرمان آزاد شنیده می شود و ما تمام می کنیم ... یک تمام خوب ... بعد از یک شروع بسیار سخت بعد از روزهای فراوان ممارست ! ...همه شادمان ... فرمانده می اید و تبریک می گوید ... و از همه تشکر می کند ... تمام پیکر باز پر از غرور شده است !حال همه می خواهند ماحصل کار و تلاش خود را ببینند ... هر شبکه ای را جستجو می کنیم رژه هست و ساعات مدیدی منتظر نشان دادن شاهکار خودمان هستیم .... نیست ... نشان نمی دهند ... از رژه نیروهای ارتش چیزی نشان نمی دهند ... و ما همه مغموم و ناخوش که چرا باید این همه فرق و ناعدالتی باید باشد ... همه اهداف یکی است ... بنیان یکی است ... فرمانده کل یکی است ! ولی سیاست یکی نیست ... او بغض می کند ما بغضهایمان را می خوریم ... او ناراحت است ... فرمانده شجاع را می گویم ... جوان است و با هزاران امید و نتیجه زحماتش را نمی بیند و بچه هایش حالشان بدتر از او ...ما دیگر حالمان خوب نیست ... ولی خدا است که حالمان را خوب می کند و خدا همیشه حالمان را خوب کرده است ...
پ ن : قرار نبود در این وب مطالب شخصی تایپ شود ولی اهمیت موضوع و اینکه همیشه از اسلام تا کنون به وحدت اشاره شده است نویسنده را بر آن داشت تا کمی هم نگاشته اش را به دل نوشته نزدیک کند ...........به امید ایرانی سربلند و همیشه مانند حالَش آزاد...
جنگ نرم یعنی بصیرت (مقام معظم رهبری)